loading...
حماسه 92
محمد بازدید : 126 دوشنبه 04 شهریور 1392 نظرات (0)

جهاد اقتصادی، اقتصاد مقاومتی و حماسه اقتصادی

این نوشتار در پی آن است که نشان دهد نام‌گذاری متوالی سال‌ها به عناوین اقتصادی، آن هم از جنسی خاص، از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی دارای منطق مستدل و روشنی است. از این منظر، لزوم خروج از ساختارهای انگیزشی و تولیدی موجود و تجدید ساختار انگیزشی عاملین اقتصادی متناظر با کارآمدسازی روندهای تولیدی اصلی‌ترین مؤلفه‌های محوری این منطق هستند.

1. حماسه اقتصادی

  رهبر انقلاب، در سال 1392، در حالی که همگان منتظر بودند تا انتخابات دلیلی باشد بر اینکه نام‌گذاری ایشان در سال جدید وجهه‌ای سرتاسر سیاسی داشته باشد، بر لزوم اتخاذ روش‌هایی که به حماسه اقتصادی منتهی می‌شود تأکید نمودند. بدین ترتیب، اگرچه به وجه سیاسی امسال اشاره شد، اما همچنان و در ادامه‌ی سال‌های گذشته مسئله‌ی اقتصاد به‌سان یک اولویت اساسی در دستور کار ایشان قرار گرفت؛ اما نکته‌ی مهم دیگری که باید بدان اشاره کرد این است که مجدداً و در پی ادبیات اتخاذشده از سوی ایشان در سال‌های گذشته وجهی نمادین و غیر روزمره به اقتصاد اعطا می‌شود؛ وجهی که با یادآوری عناصری از سنت این سرزمین در اذهان ملت، آن‌ها را به معنایی دیگرگون از اقتصاد متمایل می‌سازد. گویی رهبر انقلاب به این نتیجه رسیده‌اند که گذار اقتصادی ایران اگر بناست متناظر با انقلاب اسلامی باشد، باید نسبتی با جان‌های رو به آسمان و نظاره‌گر سنت آدمیان این سرزمین برقرار کند. به عبارت دیگر پشت هم آمدن جهاد، مقاومت و حماسه از جنس اقتصادی‌اش به نوعی خبر از باطن سمت‌وسوی تغییرات در زمینه‌ی اقتصاد دارد؛ اما چگونه حماسه‌ی اقتصادی رقم می‌خورد؟
نسبت حماسه‌ی اقتصادی، جهاد اقتصادی و اقتصاد مقاومتی با همدیگر چیست؟

 

2. جهاد اقتصادی

 

جهاد از تعالیم اصلی اسلام است و در قرآن کریم بارها از این مفهوم استفاده شده است که در ضمن آن، انسان از هر چه که داراست به تجارتِ کسب رضایت خداوند و البته تعالی خود می‏ گذرد و از رهگذرِ چنین اراده‌ای به قدرتی دست می‏یابد که در کارزارِ یک مبارزه، موانع آفاقی و انفسی را در جهت نیل به مقصود در می ‏نوردد و در ازای این حرکت مغفرت، رحمت و هدایت الهی را نصیب خود می‏ کند. سرگذشت تاریخ اسلام مشحون از موقعیت‌هایی است که در آن حرکت‌های جهادی مسیر تحولات اجتماعی را دگرگون کرده است. اوج این ماجرا را می‌توان در قیام امام حسین (علیه السلام) بازدید. انقلاب اسلامی نیز از بدو تولدش قوام خود را از حرکت‌های جهادی یافته و در تثبیت خود یکی از زیباترین و درخشنده‏ ترینِ حرکت‌های جهادی تاریخ را در جنگ 8 ساله از خود برجای گذاشته است. جهاد مقوله‌ای است که به هیچ وجه نمی‌توان وجه فریضه‌مندی این مقوله را انکار کرد. به عبارت دیگر، مجاهدت در راه خداوند اگرچه واجد اجر معنویِ گران‌سنگی است، نمی‌تواند به مثابه‌ی فضیلتی انگاشته شود که فرد در قبال پذیرش یا عدم پذیرش «امر ولی» مبنی بر لزوم پیوستن به صف جهادگران مجاز است.
همچنین مقوله‌ی جهاد ابتدا به‌ساکن ناظر به نشئه‌ی وجودی و باطنی انسان مطرح شده است که در این قالب همواره از جهدی درونی، که آثاری بیرونی دارد، سخن به میان رفته است. از این منظر، گرچه در مقاطعی از تاریخ جهاد با واژه و مفهوم جنگ یکسان انگاشته شده است، ولی می‌تواند به درستی به ماهیت‌های دیگری از فعل و انفعالات انسانی و همچنین عرصه‌های دیگر انسانی مثل اقتصاد و اجتماع نیز حمل شود.
توجه به وجه فریضه‌مندی مقوله‌ی جهاد از یک سو و اِشعار به مفهوم اصلی و نه عرفیِ آن ما را از توجیه «تسری این مفهوم به عرصه‌ی اقتصاد» و تولید مفهوم جهاد اقتصادی بازمی‌دارد. به عبارت دیگر جهاد اقتصادی، جهاد سیاسی، جهاد فرهنگی و... همگی مفاهیم و ترکیب واژگان معناداری هستند.
اما جهاد اقتصادی هر چه باشد نمی‌تواند صِرفاً بر تحمل سختیِ اقتصادی، قناعت‌پیشگی، کارآفرینیِ صِرف و... حمل شود. به عبارت دیگر، سرمایه‌داران یا کارآفرینان اقتصادی از مدت 500 سال گذشته بدین سو همواره وجود داشته‌اند، اما آیا می‌توان تلاش و تحمل تنگناهای اقتصادی و... را برای نیل به نفع شخصی عملی جهادی دانست. به عبارت دیگر، با اتکا بر این روایت، خیلی از تفاسیری که از سخنان رهبر معظم انقلاب ارائه شده است باطل است. در واقع، استفاده از مفهوم مقدسی به‌سان جهاد طبعاً فرد یا عامل اقتصادی را درون چارچوب و سنت اسلامی، قدسی و وحیانی تعریف می‌کند و بنابراین عنصری مثل نیت را نمی‌تواند از دایره‌ی عناصر عمل و کنش انسانی کنار گذارد. به عبارت دیگر، التزام به مفهوم جهاد اقتصادی تبعات بسیاری از حیث نسبت ما با علم اقتصاد و نظریه‌های متعارف اقتصادی دارد. یکی از این تبعات این است که تفسیر کنش اقتصادی نمی تواند منفک از نیت عامل اقتصادی مورد تفسیر و مشاهده قرار گیرد.
به عبارت دیگر، تا زمانی که کنش‌گران اقتصادی با رویکرد اومانیستی در فلسفه‌ی علم اقتصاد و در نظر گرفتن نفع شخصی به عمل اقتصادی مبادرت کنند نمی‌توان انتظار وعده‌ی نصر الهی در برابر تحمل صعوبت‌های اقتصادی یا کارآفرینی و... را داشت. بذل توجه به این موضع مبین اهمیت موضع انسان‌شناسانه در بحث از جهاد اقتصادی است. در واقع، این انسان است که با عمل خود نیتش را و به واقع ماهیت و باطن وجودش را در عرصه‌ی اقتصادی در قالب نهادهای اقتصادی و متعاقباً سازوکارهای تمهید معیشت متجلی می‌سازد. به عبارت دیگر، یک عمل صِرف اقتصادی مثل مبادرت برای اختراع یک تکنولوژی جدید یا پس‌انداز برای سرمایه‌گذاری با توجه به سلسله علل از جمله نیت، نحوه‌ی عمل و... در عرصه‌ی اقتصاد بروز می‌کند، در صورت داشتن نیت الهی است که واژگان و مفاهیمی نظیر برکت و... معنادار می‌شوند.

 

3. اقتصاد مقاومتی

 

به طور کلی، مقاومت نیز به‌سان جهاد یکی از تعالیم اساسی اسلام است و باید در کنار سایر مفاهیم اسلام مثل جهاد، نصر الهی و... مورد توجه قرار گیرد. بنابراین بحث از اقتصاد مقاومتی متضمن فراآوریِ یک منظومه‌ی سازگار از مفاهیم اساسی اسلام است. توجه به این نکته‌ی روش‌شناختی از این جهت واجد اهمیت است که نمی‌توان انگاره‌های اساسیِ موجود در علم اقتصاد از جمله «حداکثرسازی سود»، «حداکثرسازی مطلوبیت و لذت» و... را به راحتی در ذیل این ترکیب واژه‌ی مفهومی جای داد، همچنین تذکر به این نکته نیز پراهمیت است که اقتصاد مقاومتی در برابر اِعمال تحریم اقتصادی از سوی استکبار طرح شده است. وجه برشمردن این تذکر این است که مدل مطلوب اقتصادی جمهوری اسلامی در عرصه‌ی نظر کلیتی است که شئون متفاوتی را از خود بسته به مقتضای زمان متجلی می‌سازد. (کُلَّ یومٍ هوَ فی شَأنٍ) این مدل مطلوب در زمانی که دشمن به اِعمال تحریم‌های سخت اقتصادی روی آورده است، شأن مقاومتیِ خود را بروز می‌دهد، کما اینکه در نبود این تحریم‌ها، علاوه بر حفظ شأن مقاومتی، عمدتاً به دنبال این است که شئونی از جمله شأن رقابتی، شأن تکنولوژیک، شأن غیر تک‌محصولی و... را به منصه‌ی ظهور برساند. از این منظر اقتصاد مقاومتی یکی از ادله‌های اساسی شعبه‌ی اقتصادی گفتمان انقلاب اسلامی است.
به عبارت دیگر، شعبه‌ی اقتصادی گفتمان انقلاب اسلامی به‌سان منشوری چندوجهی است که وقتی هر وجهی از آن در معرض نور قرار می‌گیرد، سطوح مختلفی از نور را ساطع می‌کند و بدین ترتیب شأنی از شئون تفکر اقتصادی انقلاب اسلامی رخ می‌نماید. بنابراین حداقل تا زمانی که وجه عمده‌ی معارضه‌ی دشمن با انقلاب اسلامی ایران وجه اقتصادی است که زیرگروه «اقتصاد مقاومتی» است و طلایه‌دار جبهه‌ی اقتصادی انقلاب اسلامی است. اقتصاد مقاومتی به مجموعه‌ای از انگیزه‌ها، سازوکارها، نهادها و راهبردهایی اطلاق می‌شود که در دوره‌ای که وجه اساسیِ تقابل انقلاب اسلامی با استکبار جهانی در عرصه‌ی اقتصاد تعریف شده است، عهده‌دار پیشرفت ایران است. اقتصاد مقاومتی شأنی از شئون مدل مطلوب اقتصادی جمهوری اسلامی در راه اِعتلای وضع معیشت همسو با وضع معنوی مردمان ایران‌زمین است.
طرح این موضوع از سوی رهبر معظم انقلاب (که به طور کلی بعد از اِعمال تحریم‌های اقتصادی گسترده علیه ملت ایران مورد توجه قرار گرفت) دارای زمینه‌هایی است که این زمینه‌ها دست به دست هم شکنندگی سیستم اقتصادی و بنابراین اجتماعی کشور را در برابر اِعمال فشارهای اقتصادی خارجی تقویت می‌نماید. در واقع، اقتصاد مقاومتی در پی این است که به طور مشخص خاصیت شکنندگی سیستم اقتصادی کشور را در مقابل شوک­های وارده (که در اینجا شوکی سیاسی و اقتصادی است) کاهش داده و بدین ترتیب زمینه‌ی پایداری مبنایی و اصولی جمهوری اسلامی در برابر قدرت‌های استکباری غربی را به دست آورد. اکنون مهم‌ترین مسئله نبود مدلی جامع از پیشرفت بر مبنای اصول اسلامی است که مجموعه‌ای از آشفتگی‌ها و بنابراین شکنندگی را متوجه سیستم اقتصادی کشور می‌نماید. بنابراین بدون رمزگشایی از اصول و فرآیندهای این مدل مطلوب سخن از اقتصاد مقاومتی نمی‌تواند ناظر به معنای مشخصی باشد.
در وهله‌ی دوم، وابستگی به درآمدهای ناشی از صادرات نفت خام (بر خلاف تصور عمومی مبنی بر ایفای نقش آن در راستای ارتقای امنیت و ثبات اقتصاد کشور) به مثابه‌ی مهم‌ترین عنصر مصداقی زمینه‌ساز شکنندگی و آسیب‌پذیری اقتصاد ملی شناسایی می‌شود. در نهایت، عدم وجود مکانیسم رقابت به مثابه‌ی مهم‌ترین مکانیسم جهان‌شمول برای تولید ارزش اقتصادی، نبود فرآیندهای سیستماتیک (که منجر به خلاقیت سازمان‌یافته در بین بدنه‌ی عظیمی از نخبگان و سرمایه‌های انسانی می‌شود) و بهره‌وری رو به کاهش از زمینه‌های اساسی طرح موضوع اقتصاد مقاومتی است.

 

4. اقتصاد مقاومتی، جهاد اقتصادی و حماسه اقتصادی

 

مهم‌ترین رویکردی که می‌تواند در مقابل اقتصاد مقاومتی شناسایی شود رویکرد «سرمایه‌داری» است.
سرمایه‌داری به نظامی از انگیزه‌ها، سازوکارها، نهادها و راهبردهایی اطلاق می‌شود که در صدد «کالایی کردن» و «پولی کردن» همه‌ی وجوه زندگی برمی‌آید. سرمایه‌داری امروزه به عنوان مهم‌ترین الگوی توسعه یا پیشرفت در اولویت برنامه‌ریزی کشورهای جهان است؛ اما اساس سرمایه‌داری بر نظام اومانیستی بنا نهاده شده است. به واقع، همه‌ی نهادهایی (مثل پول، مالکیت خصوصی مطلق و...) که به اشتباه به عنوان وجه محوری و رکن رکین سرمایه‌داری تلقی می‌شوند، خود برآمده از این نظام هستند. از این منظر اقتصاد مقاومتی در رواترین روایت‌هایش باید به مثابه‌ی دژی مستحکم در برابر گسترش اخلاق سرمایه‌داری به عنوان موتور سرمایه‌داری درک و فهم شود. به عبارت دیگر، اقتصاد مقاومتی فقط و فقط بر پایه‌ی جهاد اقتصادی (بر مبنای روایتی که از آن در این متن ارائه شده است) بنیان می‌شود و لاغیر. در این صورت است که عاملان اقتصادی نه بر پایه‌ی نظام انگیزشی سرمایه‌داری که بر مبنای نظام انگیزش اسلام و منطق جهاد باید به تولید ارزش اقتصادی همت گمارند و در این صورت است که برکات آسمان‌ها و زمین به روی جهادگر اقتصادی گشوده می‌شود و حاصل همانا اقتصاد مقاومتی است. در این صورت، منطق خودکفایی و خوداتکایی (بر خلاف منطق سرمایه‌داری که سود اصل است و سیاست و دیانت و فرهنگ و... همگی فرع آن هستند) منطقی موجه تلقی می‌شود، چه اینکه در این منطق هیچ چیزی ارزشمندتر از اِعتلای کلمه‌ی الله نیست. لازم به ذکر است در دنیایی که سرمایه‌داری در عمق جان‌ها نفوذ پیدا کرده، با مهندسی معکوس و با تعبیه‌ی نهادهای منتشرکننده‌ی اخلاق جهادی می‌توان این نظام انگیزشی را احیا و همه‌گیر نمود. در این صورت است کهحماسه‌ی اقتصادی رقم خورده و ماهیت نامگذاری متفاوت و نمادین رهبر معظم انقلاب بر همگان آشکار خواهد شد.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 74
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 13
  • باردید دیروز : 19
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 132
  • بازدید ماه : 438
  • بازدید سال : 2,982
  • بازدید کلی : 22,097